-
دوشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۵۹ ق.ظ
-
۱۷۸۰
شاید بتوان پاپ فرانسیس ۷۹ ساله را با ۹.۶ میلیون فالوئر روی توئیتر، تعجب آور ترین ستاره ی عصر شبکه های اجتماعی دانست.
او که علاقه داشت با نسل های جوانتر ارتباط بیشتری برقرار کند فردی را برای دیدار نزد خود فراخواند که وقتی پای تعداد اعضای جوان دنباله رو به میان می آید، رقیب خود کلیسای کاتولیک محسوب می شود. فرد یاد شده کسی نیست جز Kevin Systrom، مدیرعامل اپلیکیشن اشتراک گذاری عکس اینستاگرام، که بیش از ۵۰۰ میلیون کاربر دارد و ۶۳ درصد از نسل جوان امریکا نیز جزو این کاربران هستند.
سیستروم 36 ساله، برای ملاقات خود با پاپ در محل اقامت وی در واتیکان، هدیه ای نیز همراه خود آورد؛ هدیه ای که هم هوشمندانه انتخاب شده بود و هم با هدف تبلیغات: کتابچه ای با ۱۰ عکس اینستاگرامی با موضوعاتی که می توانست با موضوعات مورد علاقه ی پاپ قرابت زیادی داشته باشد؛ از جمله تظاهرات مسالمت آمیز، پناهجویان و ماه گرفتگی.
او که خودش اذعان می کند مثل خیلی از مردم جهان فردی مذهبی نیست، در این مورد می گوید: «پاپ می گفت گاهی با بچه هایی برخورد پیدا می کند که لزوماً زبانشان را نمی فهمد. اما آنها برای ارتباط برقرار کردن با پاپ موبایلشان را بیرون می آورند و از روی آن عکس هایی را به او نشان می دهند. پاپ اعتقاد دارد این راه بسیار اثربخشی برای برقراری ارتباط است».
سه هفته بعد سیستروم دوباره به رم پرواز می کند. او می افزاید: «وقتی برای بار دوم پاپ را دیدم، او با استقبالی گرم نامم را صدا زد، طوری که انگار هم دانشگاهی، یا هم باشگاهی ام بوده، یا چیزی شبیه این». سیستروم با ۱۹۸ سانتی متر قد و کت و شلواری ایتالیایی به تن، بالای سر پاپ می ایستد و پاپ فرانسیس، به صورت رسمی به شبکه ی اجتماعی اینستاگرام می پیوندد، عکسی از خود در حال زانو زدن به اشتراک می گذارد و زیر آن به ۹ زبان دنیا می نویسد «برایم دعا کنید». این پست پاپ تا کنون ۳۲۷ هزار بار لایک شده است.
از آن زمان به بعد اینستاگرام به مکانی برای نگاهی نزدیک و صمیمی به داخل بارگاه پاپ بدل شد. دنیایی که تا کنون از دیدگان عموم مردم به دور مانده بود حالا پاپ را در حال قدم زدن در میدان سن پیتر، عیادت از بیماران، پیاده روی در کنار پناهجویان افریقایی، و حتی لبخند زدن برای گرفتن عکس سلفی با زوار نشان می داد. او ظرف ۴ ماه ۲.۹ میلیون یا نزدیک به یک سوم مخاطبان توئیترش که ظرف ۴ سال جمع کرده بود فالوئر پیدا کرد.
یک نکته ی گویای دیگر نیز در این میان وجود دارد و آن تعداد فالوئر های پاپ روی فیسبوک است: صفر. او هنوز در فیسبوک رسماً حضور پیدا نکرده و ترجیح می دهد از طریق توئیتر به هواداران خود پیام بدهد و روی اینستاگرام زندگی اش را به تصویر بکشد و البته از این طریق خود را به جوانان نزدیک تر کند.
اینستاگرام در حال حاضر تقریباً به اندازه مجموع تعداد کاربران توئیتر، اسنپ چت و پینترست کاربر دارد
این برای زاکربرگ هم خوب بود. او وقتی در سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفت نزدیک به ۱ میلیارد دلار سر کیسه را شل کند و این اپلیکیشن اشتراک گذاری عکس را با ۳۰ میلیون کاربر بخرد، خیلی ها آن را به چشم یکی دیگر از نشانه های حبابی تازه در سیلیکون ولی قلمداد کردند. اما به نظر می رسد زاکربرگ یک بار دیگر نیز از تمام منتقدانش زرنگ تر بوده. در این ۴ سالی که از خرید اینستاگرام توسط فیسبوک می گذرد، اینستاگرام به یکی از پر شتاب ترین پلتفرم های تاریخ از لحاظ سرعت رشد بدل شده است و در حال حاضر تقریباً به اندازه ی مجموع تعداد کاربران توئیتر (۳۱۰ میلیون)، اسنپ چت (بیش از ۱۰۰ میلیون) و پینترست (۱۰۰ میلیون) کاربر دارد.
دیگر خرید های بزرگ و گران قیمت تر فیسبوک مثل اپلیکیشن پیام رسان واتس اپ و پرچمدار حوزه ی واقعیت مجازی یعنی Oculus VR نیز توجه ها را به سمت خود معطوف داشتند و سر و صدای زیادی به راه انداختند، اما این اینستاگرام بوده که درآمد هنگفتی داشته است. درآمد اینستاگرام در سال ۲۰۱۵ به نقل از eMarketer چیزی در حدود ۶۳۰ میلیون دلار بوده است.
البته این میزان در مقایسه با فیسبوک با ۱.۷ میلیارد کاربر و ۱۸ میلیارد دلار درآمد، ناچیز است. اما اگر در عصر دیجیتال تنها یک چیز یاد گرفته باشیم آن این است که هر پلتفرم یا خدمات پرطرفداری، خواه یاهو باشد خواه AOL یا بلک بری، با پا به میدان گذاشتن یک پلتفرم جذاب و جدید ممکن است از چشم کاربران بیافتد و به فراموشی سپرده شود.
از هر نوجوان زیر ۱۸ سالی که بپرسید به شما خواهد گفت که اینستاگرام همان پلتفرم جدید و جذاب است؛ این نسل، فیسبوک را شبکه ی اجتماعی پدر و مادر ها می داند. در حقیقت سیستروم و تیم نابش دارند آینده ی فیسبوک را تضمین می کنند و در این فرایند، ثابت می کنند خریدن اینستاگرام توسط زاکربرگ یکی از ۵ معامله ی برتر عصر اینترنت بوده است. برآورد فوربس نشان می دهد اینستاگرام، در حال حاضر چیزی بین ۲۵ تا ۵۰ میلیارد دلار ارزش دارد.
این عدد رو به رشد است. در همین حین که کم کم نشانه هایی از زوال فیسبوک به چشم می خورد، اینستاگرام ظرف ۹ ماه ۱۰۰ میلیون کاربر جدید به خود جذب کرده است.انتظار می رود فروش آن امسال تقریباً سه برابر شود و به ۱.۵ میلیارد دلار برسد. به نقل از eMarketer این میزان تا سال ۲۰۱۸ باز هم سه برابر خواهد شد و به ۵ میلیارد دلار خواهد رسید.
برجسته ترین و البته سودآور ترین بخش ماجرا این است که اینستاگرام هنوز به عنوان پروژه ای در دل فیسبوک اداره می شود: ۳۵۰ کارمند آن کمتر از ۳ درصد ارتش ۱۴۵۰۰ نفری زاکربرگ را تشکیل می دهند. شریل سندبرگ، مدیر ارشد عملیات فیسبوک در این باره می گوید: «ترکیب این فرصت بصری برای بازگو کردن داستان یک فرد، یک بازاریاب یا یک کسب و کار، همراه با قابلیت هدف قرار دادن مخاطب، بسیار قدرتمند ظاهر شده است. رهبری کوین پیشران این موضوع بوده است». فیسبوک نیز مثل هر شرکت دیگری در این ابعاد، در حال سنگین شدن است. زاکربرگ در اینستاگرام و سیستروم سعی دارد موتور کارآفرینی خود را حفظ کند.
اینستاگرام در دل کمپ Menlo Park فیسبوک، سنگر خودش را ساخته اما از روی عمد اندکی از سفینه ی مادر فاصله گرفته است. دفتر اینستاگرام با پوستر های بزرگی از عکس های اینستاگرامی منتخب کارکنان از قله ی اورست، دریاچه ی مریت اوکلند و غیره تزئین شده. دیوار دیگری نیز با کولاژی از اثر انگشت های غول آسا پوشانده شده است.
سیستروم کفش های شیک و کت و شلوار های آنچنانی را به سوئیشرت و تی شرت های تنگ زاکربرگ ترجیح می دهد
خود سیستروم نیز از لحاظ سبک پوشش با زاکربرگ فرق دارد و کفش های شیک و کت و شلوار های آنچنانی را به سوئیشرت و تی شرت های تنگ زاکربرگ ترجیح می دهد. او راحتی همراه با شکسته نفسی خاصی هم دارد که با رفتار تصنعی زاکربرگ در تضاد است.
گذشته از این تفاوت ها، افتادن گذر سیستروم به فیسبوک مقدر به نظر می رسید. زاکربرگ در سال ۲۰۰۵ تلاش کرد او را از گذراندن سال دوم تحصیلش در استنفورد منصرف کند تا سرویسی مبتنی بر عکس برای فیسبوک بسازد. اما سیستروم قبول نکرد؛ تصمیمی که حتماً برایش به قیمت ده ها میلیون دلار سهام تمام شده است. او برای کار ابتدا سر از یک کافی شاپ درآورد (که ماجرای سرویس دادن اجباری اش به زاکربرگ معروف شد) و سپس در گوگل مشغول شد و بعد در استارتاپ Odeo.
سیستروم و دوستش به نام مایک کریگر، با الهام از اپلیکیشن های مکان محوری مثل Fousquare، بازی موبایلی Burbn را در سال ۲۰۱۰ عرضه کردند. سیستروم خیلی زود به یک اپلیکیشن عکس نقل مکان کرد و حین سفر به مکزیک اولین فیلتر عکس به نام X-Pro II را ساخت. فیلتر های بیشتری نیز پس از آن ساخته شد. کاربران نیز میلیون ها فیلتر دیگر ساختند.
اما حتی آن زمان نیز اینستاگرام اوضاع خوبی نداشت. اینستاگرام در اولین سال خود ۶ نفر کارمند داشت و با ۱۳ نفر کارمند به فیسبوک فروخته شد. خود سیستروم در این باره می گویند: «اغلب شرکت هایی که به نیم میلیارد نفر خدمت رسانی می کنند هزاران نفر کارمند دارند. ما هنوز چند صد نفر کارمند داریم، بنابراین باید متمرکز عمل کنیم. اولویت بندی است که بهره وری ما را بالا می برد و باعث پیشرفتمان می شود». سادگی همیشه سرلوحه ی کار سیستروم بوده است.
مسیر اینستاگرام برای رسیدن به اینهمه کاربر از طریق یک اپلیکیشن هوشمندانه به وجود آمد که ابزارهایی ساده برای ادیت و مجموعه ای از فیلتر های مختلف دارد و به هر کسی اجازه می دهد عکس ها و ویدیو هایی که با تلفن هوشمند خود می گیرد را به یک دفترچه خاطرات بصری زیبا، نوستالژیک، شیک، دوستانه یا عاشقانه بدل کند. فیلتر های اینستاگرام زندگی روزمره را تغییر می دهند و تصویری کار شده و ایده آل از آن می سازند که برای به اشتراک گذاری با دوستان و هواداران جذاب است.
امروزه تقریباً تمام چهره های شناخته شده، از عزیز انصاری کمدین امریکایی گرفته تا دالای لاما، روی اینستاگرام فعال هستند. ورزشکاران مثل یک اسکوربورد دوم به آن نگاه می کنند. وقتی لیونل مسی، ستاره ی فوتبال در ماه دسامبر از مرز ۳۰ میلیون فالوئر عبور کرد، استفن کری، بازیکن چیره دست بسکتبال به خاطر فرستادن لباس ورزشی امضا شده اش با شماره ی ۳۰ برای او، خبرساز شد. مسی نیز این لطف او را چند ماه بعد با عبور کری از مرز ۱۰ میلیون فالوئر، با فرستادن پیراهن بارسلونای امضا شده اش با شماره ی ۱۰ برای او جبران کرد.
اما اینستاگرام از وسیله ای برای کم کردن شر خبرنگاران مزاحم و ارتباط مستقیم با هواداران از سوی چهره ها و افراد شناخته شده بسیار فرا تر می رود. آنچه که سیستروم آن را «قدرت خارق العاده ی این اپلیکیشن» می نامد توانایی آن در خدمت رسانی به علایق و دغدغه های خاص طیف وسیعی از انسان هاست. بسیاری از کاربران اینستاگرام هستند که حول کانون های بصری مختص نورپردازی های کره ای، فروشگاه های پنیر فروشی، ترفند های اسکیت بازی، حرکات موزون و انواع گوناگون نقاشی جمع می شوند.
کاربران اینستاگرام روزانه به طور متوسط ۲۱ دقیقه از وقت خود را در این اپلیکیشن می گذرانند و روی هم رفته بیش از ۵۹ میلیون عکس و ویدیو روی آن بارگذاری می کنند.
کاربران اینستاگرام روزانه به طور متوسط ۲۱ دقیقه از وقت خود را در این اپلیکیشن می گذرانند و روی هم رفته بیش از ۵۹ میلیون عکس و ویدیو روی آن بارگذاری می کنند.
این مشارکت خارق العاده صنایع زیادی را به کلی دستخوش تغییر می کند. فقط کافی است نگاهی به صنعت مد و فشن بیاندازید. سال گذشته طراح لباسی به نام میشا نونو که لباس های خاصش توسط چهره های مشهور متعددی به تن شده، مجموعه ی بهاره ی ۲۰۱۶ خود را به همراه کفش های آلدو به صورت اختصاصی روی اینستاگرام عرضه کرد.
نونو به طور قطع تنها فعال حوزه ی مد نیست که از اینستاگرام به شکلی خاص بهره می گیرد. امسال Tommy Hilfiger نیز به کاربران پر و پا قرص اینستاگرام اجازه داد در شوی خود در ردیف اول بنشینند تا بتوانند بهترین عکس ها را از آن بگیرند و روی اینستاگرام به اشتراک بگذارند. روی هم رفته رابطه ی تنگاتنگ صنعت مد و اینستاگرام پیرامون چند برنامه ی اینچنینی، ظرف ۴ هفته به ۲۸۳ میلیون لایک و کامنت در ۴۲ میلیون اکانت منجر شد.
اما برد اینستاگرام به هیچ وجه به صنعت مد محدود نمی شود. فروشگاه زنجیره ای والمارت در سال ۲۰۱۴ سیستروم را به جمع اعضای هیئت مدیره ی خود اضافه کرد تا تخصص وی در زمینه ی دیجیتال را به کار بگیرد. برند های مختلف در حوزه های مختلف، از فست فود گرفته تا بانکداری، روی اینستاگرام به تبلیغ می پردازند تا از ویژگی های منحصر به فرد این پلتفرم استفاده کنند. در یکی از رویداد های امسال، برگزار کننده ی مراسم برای فروش میلک شیک از دکمه ی خرید در تبلیغات خود بهره گرفت. مدیر ارشد بازاریابی رویداد مذکور می گوید با این کار قصد داشته محصول خود را به شکل متفاوتی عرضه کند تا تنها از طریق اینستاگرام در دسترس باشد.
به طور کلی، بیش از ۲۰۰ هزار شرکت در حال حاضر روی اینستاگرام به تبلیغ می پردازند؛ این تعداد ماه ژوئن گذشته تنها چند صد شرکت را در بر می گرفت. پژوهش انجام شده روی ۷۰۰ کمپین تبلیغاتی نشان داده است که به یادآوری تبلیغ ۹۸ درصد از این کمپین ها که از طریق پست های اسپانسر شده ارائه شده بودند ۲.۸ برابر تبلیغات معمول آنلاین بوده است. این میزان اثربخشی آنقدر زیاد است که مسئولان شبکه ی TV Land را بر آن داشت برای تبلیغ سریال Teachers به اینستاگرام روی بیاورند؛ تصمیمی که رشدی ۲۱ درصدی در آگاهی مخاطبان از این سریال را به همراه داشت.
همین اثربخشی بود که شرکت زنجیره ای انتشار موسیقی House of Blues را نیز به استفاده از تبلیغات پاسخ مستقیم اینستاگرام برای فروش بلیت های رویداد فیلمور مجاب کرد. میکی کیلان، مدیر استراتژی دیجیتال و اجتماعی هاوس آو بلوز در این باره می گوید: «اینستاگرام یک فید بصری ساده است. تمرکز آن کاملاً روی محتوایی است که رویش منتشر می شود. من وقتی وارد فیسبوک می شوم، خیلی چیز ها هست که حواسم را پرت می کنند».
با تمام این تفاسیر، اگر فرض را بر این بگذاریم که زاکربرگ یکی از بهترین معامله های تاریخ معاصر را انجام داده، معامله ی سیستروم باید یکی از بدترین ها بوده باشد، چرا که اگر یک یا دو سال دیگر صبر می کرد، قیمت ۱ میلیارد دلاری قرارداد شاید تا ۱۰ برابر این مقدار نیز می رسید.
اما دو نکته در دفاع از سیستروم: اول اینکه طبق برآورد فوربس، سیستروم که بخش اعظم عایدی اش در این معامله سهام فیسبوک بوده، حالا می تواند با ثروت خالصی برابر با ۱.۱ میلیارد دلار به جمع فهرست میلیاردر ها بپیوندد. این آنقدر ها هم دستاورد کمی نیست و قطعاً به مراتب از پیشنهاد شغلی ۱۰ سال پیش زاکربرگ به او بهتر است.
دوم اینکه فیسبوک به شدت بر رشد اینستاگرام اثر مثبت گذاشته است. خود سیستروم در این خصوص می گوید: «به خاطر فیسبوک است که قادر بودیم به این مقیاس برسیم. اینستاگرام به خودی خود رشد سریعی داشت اما فیسبوک برای ما حکم پیشران موشک را داشت و این خوب بود». اینستاگرام با کار کردن در دل غول دنیای شبکه های اجتماعی یعنی فیسبوک، می توانست از کاربران میلیاردی، فناوری، زیرساخت های پیشرفته، مهندسان و نیروی عظیم فروش آن به نفع خود استفاده کند.
«فیسبوک و اینستاگرام در کنار هم بیش از یک دقیقه از هر ۵ دقیقه ای که روی موبایل هوشمند خود می گذرانید را به خود اختصاص داده اند».
اسکات گالووی، استاد بازاریابی دانشگاه نیویورک در این خصوص می گوید: «مثل این است که مایکل جردن و مجیک جانسون را در یک تیم داشته باشید». سندبرگ، مدیر ارشد عملیات فیسبوک نیز با دیدگاهی مشابه می گوید: «فیسبوک و اینستاگرام در کنار هم بیش از ۱ دقیقه از هر ۵ دقیقه ای که با موبایل هوشمند خود می گذرانید را به خود اختصاص داده اند. ما در کنار هم بهترین پلتفرم تبلیغاتی هستیم که تا کنون وجود داشته است».
اینکه شرکتی در دل یک شرکت دیگر باشید مزایای خودش را دارد. سیستروم علاوه بر گپ و گفت های هفتگی با زاکربرگ، مرتب با رهبران واحد های تحت تملک فیسبوک مثل واتسپ و Oculus مشورت می کند؛ مدیرانی نظیر سندبرگ، مایک شروپفر (مدیر ارشد فناوری) و کریس کاکس (مدیر ارشد تولید) هم که جای خود را دارند. سیستروم می گوید: «یکی از چیز هایی که در مورد کار کردن در اینجا بسیار دوست دارم این است که می توانم با تمام این افراد در یک اتاق بنشینم. همه ی ما می توانیم به یکدیگر کمک کنیم و همه می توانیم از یکدیگر یاد بگیریم. ما کسب و کار های بسیار متفاوتی داریم. اما چالش های مشترک زیادی در همه ی آنها وجود دارد: مقررات، تغییرات زیست بوم، اینکه مردم به چه ابزار هایی بها می دهند، یا اینکه برای برقراری ارتباط با دیگران کدام راه را می پسندند. ما رقبای مشترک متعددی داریم».
فیسبوک برای مقابله با رقبا بخش عملیات فروش خود را گاهی به اینستاگرام قرض می دهد، به این معنا که اینستاگرام می تواند به بیش از ۳ میلیون مجری تبلیغات، فناوری های تبلیغاتی، الگوریتم های تشخیص مطالب مشابه، ابزار های ضد اسپم و شاید مفید تر از همه، داده های کاربران فیسبوک اعم از علاقمندی ها، جنسیت، مکان، شغل و غیره دسترسی پیدا کند.
تعمیم کمپین های تبلیغی فیسبوک به اینستاگرام برای بازاریابان امکان بی نظیری محسوب می شود؛ ۹۸ درصد از کسانی که در فیسبوک بیشترین هزینه را می کنند، روی اینستاگرام نیز حضور دارند.
اما سهم اینستاگرام و فیسبوک از این موضوع در یک ویژگی مهم فرهنگی تفاوت دارد. شعار فیسبوک «سریع رد شو و بشکن» است اما شعار اینستاگرام «با احتیاط حمل شود». این ارزشی است که از زمان پیدایش آن به دست سیستروم و کریگر، هویت آن را شکل داده است. استیو اندرسون، مؤسس Baseline Ventures و اولین سرمایه گذار اینستاگرام می گوید: «کوین می خواست فقط کسانی را استخدام کند که به اندازه ی خودش به این محصول تعهد نشان می دادند. او به این استاندارد خود پایبند ماند. می توان گفت این کار ممکن است بر رشد شرکت اثری منفی گذاشته باشد اما در نهایت مشخص شد تصمیم درستی بوده است».
این تصمیم پیچیده به تبلیغات نیز کشید. سیستروم این کسب و کار را با احتیاط زیادی بنا کرد تا مطمئن شود بازاریابان با تبلیغات نادرست باعث ریزش کاربران آن نمی شوند. حتی زمانی که بازاریابان برای ورود به پلتفرم اینستاگرام سر و دست می شکستند نیز سیستروم سعی می کرد به صورت تدریجی این دروازه را باز کند، نه یکباره. او پیش از آنکه مشتریان بیشتری را به داخل پلتفرم خود راه دهد، ابتدا نتایج تبلیغات قبل را بررسی می کرد تا مطمئن شود این کار مخاطبان اینستاگرام را آزرده نخواهد کرد و با محیط کلی آن همخوانی خواهد داشت.
اولین تبلیغی که در ماه نوامبر ۲۰۱۳ روی اینستاگرام به نمایش درآمد از سوی Michael Kors بود؛ برند لوکسی که فقط در مجلات پر زرق و برق و آنچنانی تبلیغ می کرد و به محیط بصری تر و تمیز و جذاب اینستاگرام جذب شد.
سیستروم تا اواخر سال ۲۰۱۴، تمام تبلیغاتی که قرار بود روی اینستاگرام منتشر شوند را شخصاً در یک کتابچه ی چاپی بررسی و سپس اجازه ی انتشار آنها را صادر می کرد.
سیستروم: «مردم بیش از آنکه از تبلیغ بدشان بیاید، از تبلیغ بی ربط بدشان می آید»
اینستاگرام از آن زمان تا کنون علاوه بر تبلیغات با عکس، تبلیغات ویدیویی و نوار های افقی را نیز راه اندازی کرده، پلتفرم تبلیغات خود را در بیش از ۲۰۰ کشور دنیا توسعه داده و زمان تبلیغات ویدیویی اش را به ۶۰ ثانیه رسانده است. با این حال کماکان تیمی داخلی با همکاری مجریان خلاق به خلق تبلیغات جذاب ادامه می دهند تا همچنان این بخش بتواند به عنوان جزئی طبیعی از این اپلیکیشن به کار خود ادامه دهد. سیستروم در این باره می گوید: «همه کس از تبلیغ خوشش نمی آید، اما تبلیغات ما نسبت به روز اول بهبود چشمگیری پیدا کرده اند. مردم بیش از آنکه از تبلیغ بدشان بیاید، از تبلیغ بی ربط بدشان می آید».
شرکت eMarketer اعتقاد دارد تلاش طاقت فرسای سیستروم برای رشد اینستاگرام می تواند امسال یک و نیم میلیارد دلار برایش به همراه داشته باشد
سیستروم حرکتی آرام ولی پیوسته دارد. او طی سال های اخیر، بارها و بارها محصولش را تغییر داده است. افزوده شدن پیام مستقیم، هشتگ برای مکان و موضوعات، ایجاد تب کاوش (Explore) برای یافتن پست های پر بازدید و البته قابلیت اضافه کردن ویدیو های کوتاه به پلتفرم اینستاگرام را می توان از جمله ی این تغییرات دانست.
از طرفی برخلاف فیسبوک که آزمایش های تازه اش را در بوق و کرنا می کند، اینستاگرام تلاش کرده با احتیاط بیشتری گام بردارد و تاکنون، صرفاً سه اپلیکیشن جانبی برای بهبود کاربردپذیری سرویس اصلی اش در اختیار کاربران قرار داده است.
اپلیکیشن های مذکور به این شرح هستند: Boomerang برای ساخت ویدیو های بسیار کوتاه و تک لحظه ای. Layout برای ساخت کلاژ و قرار دادن چند تصویر در یک تصویر کلی و Hyperlapse برای ساخت ویدیو های تایم لپس. (در این میان باید یادی هم از Bolt کرد؛ یک سرویس پیام رسان که اینستاگرام آن را در خارج از خاک آمریکا و در چند کشور به شکل آزمایشی ارائه کرد و سپس کنار گذاشت).
بر اساس گزارش ها، ۷۰ میلیارد دلار از درآمد تبلیغات تلویزیونی به دنیای تلفن های هوشمند سرازیر شده است
اما تکامل طبیعی اینستاگرام، به وضوح «ویدیو» را نشانه گرفته است. شرکت های بزرگ فناوری مانند گوگل، فیسبوک، توئیتر و پینترست پیشتر دنیای تبلیغات را زیر و رو کرده و موج درآمدها را از دنیای چاپ ربوده بودند. اکنون بر اساس گزارش ها، ۷۰ میلیارد دلار از درآمد تبلیغات تلویزیونی به دنیای تلفن های هوشمند سرازیر شده و شرکت های مختلف، در تلاش اند دنیای تبلیغات ویدیویی را از آن خود کنند.
در چنین وضعیتی، مشخصاً بُرد با یوتوب و سرویس های مشابه است. اینستاگرام برای عقب نماندن از این بازی، باید تعادلی خاص در دنیای ویدیو و عکس پیدا کند. در هر صورت، ۵۰۰ میلیون کاربر آمده اند تا تصویر ببینند نه ویدیو، و در صورتی که اینستاگرام نتواند تعادل مناسب را برای ویدیوهای تبلیغاتی خود بیابد، با ریزش کاربرانش مواجه می شود. مؤسسه ی تحقیقاتی L2 عنوان می کند پلتفرم تبلیغاتی ویدیویی، در حال حاضر ۱۹ درصد از درآمد این شبکه ی اجتماعی را تأمین می کند.
کریگر، مدیر ارشد فناوری اینستاگرام می گوید سیستروم همیشه می دانسته کجا می خواهد برود، و بر اساس هدف خود، مسیر پیش رویش را ترسیم کرده است. او می گوید مدیرعامل اینستاگرام حتی گاهی با فشار های داخلی نیز رو به رو بوده است. برای مثال، زمانی که او در سال ۲۰۱۳ پیشنهاد افزوده شدن ویدیو به این پلتفرم را داد، با مخالفت کارمندانش روبرو شد. همین اتفاق زمانی که می خواست پشتیبانی از تصاویر عریض را به اینستاگرام اضافه کند نیز دوباره رخ داد.
آخرین باری که مدیر عامل اینستاگرام مجبور شد کارمندان و همکارانش را متقاعد کند، همین امسال بود که ایده ی چیدمان الگوریتمی تصاویر و ویدیوها را مطرح کرد. کریگر می گوید: «راستش را بگویم، ابتدا ایده ی اضافه شدن ویدیو به اینستاگرام موجب شد تا ترس وجود برخی از کارمندان این شرکت را فرا بگیرد».
اما سیستروم با این مشکل مثل یک پدر دلسوز مواجه شد. او در برابر تیمش اذعان می کند که ایده ی اضافه شدن ویدیو به این پلتفرم ترسناک است، ولی در نهایت نمی خواهد خودش و تیمش را به لبه ی پرتگاه ببرد و زحمات همه را بر باد دهد. کریگر در ادامه می گوید: «اگر قرار باشد تصمیمی موجب پیشرفت شود، هر چقدر هم که در بین تیم توسعه دهنده محبوب نباشد، در نهایت سیستروم انجامش خواهد داد. خبر خوب هم این است که تا کنون، تصمیماتش بازخور مثبتی از سوی کاربران دریافت کرده اند».
این بازخور مثبت به فیسبوک هم رسیده است. امسال مارک زاکربرگ، مدیرعامل بزرگترین شبکه ی اجتماعی، چشم انداز خود از سه، پنج و ده سال آتی فیسبوک را ارائه داد. در بخش اول، خود فیسبوک است که همچنان تسلط را در اختیار دارد. اما در دوره ی دوم، نوبت به اینستاگرام، مسنجر و واتسپ می رسد. اگرچه مسنجر و واتسپ اکنون هر کدام بیشتر از یک میلیارد کاربر دارند، اما هنوز هیچ یک درآمدی شایان ذکر برای فیسبوک به ارمغان نمی آورند.
با چنین نگاه موشکافانه ای، می توان دریافت که فیسبوک آینده ی ده سال آینده ی خود را با تکیه ای قابل توجه بر اینستاگرام متصور شده است. مخصوصاً از این جهت که در آینده، بالاخره هوش مصنوعی و واقعیت مجازی موجب تغییر شکل شبکه های اجتماعی خواهند شد، ولی آینده ی پردازش کامپیوتری هنوز هم نامشخص باقی مانده است.
فناوری در حال تغییر و تکامل است، اما ایده ای که از روز اول در ذهن کوین سیستروم نقش بسته بود، هنوز هم به همان شکل باقیست: خلق جهانی بصری از اتفاقاتی که در سراسر دنیا در حال رخ دادن است، تا به این طریق کاربران بتوانند به راحتی به کشفیات تازه ای بپردازند.
برای تحقق بخشیدن به این ایده، سیستروم باید تعداد کاربران کنونی این شبکه ی اجتماعی را دست کم دو برابر کرده و به یک میلیارد برساند، تا جایی که خود اینستاگرام، بتواند به رقیبی برای فیسبوک تبدیل شود.
سیستروم می گوید: «باید به خود یادآوری کنیم که رسیدن به ۵۰۰ میلیون کاربر، اگرچه اتفاقی شیرین است، باید تنها بخشی از بلندپروازی های ما باشد نه تمام آن. طبیعتاً چنین نقطه ای، جای خوبی برای متوقف شدن نیست».
البته خاطر نشان کنم که کوین سیستروم از اینستاگرام استعفا داده و العان ادام موسری مدیر اینستاگرام میباشد.